گزارشگر خروش رعد
۲۹ سپتمبر ۲۰۱۷



تـبـصـره ئـی بـــــــر ســــه خـبـر

۱ ) سفر دو جنایتکار  به کابل و حملۀ مزدوران طالبی و اشغالگران امریکائی به فرودگاه این شهر:

به تاریخ ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۷ جیمز ماتیس، وزیر دفاع امریکای تجاوزکار و ینس ستولتنبرگ دبیرکل ناتوی جنایتکار امروز ناخوانده و سر زده به کابل آمده و در یک نشست خبری در حالی که دلقک دست نشاندۀ شان غنی احمدزی نیز در مقابل شان دم می جنباندُ با خبرنگاران صحبت کردند. سفر این دو جنایتکار به کابل  به دنبال تدارک و تمرکز جنگی و اعزام سربازان بیشتر امریکا و ناتو به افغانستان، برای نمایش قدرت، تشدید جنگ افروزی، تداوم اشغالگری شانزده ساله و کشتار بیشتر مردم کشور ما صورت گرفته است. در این نشست، رئیس خونخوار پنتاگون با تکیه به برتری و منطق نظامی و تجاوزکارانأ جنرالان پنتاگون، پیامی به مزدوران طالب، شبکه حقانی و القاعده برای دست کشیدن از جنگ و تسلیم شدن مثل گلبدین فرستاده و ظاهراً برای اغوای افکار عامه، مزدوران داعشی ساخت "سیا" را در ردیف آنان قرار داد.
اما در مقابل، ساعاتی پس از ورود این دو خون آشام به کابل، فرودگاه این شهر هدف چندین حملۀ راکتی قرار گرفت. گروه های تروریستی و اجیر طالبان و داعش حمله را به خود نسبت داده  و در مقابل آفریدګار خود ابراز وجود کردند.
در پاسخ به این حملأ مزدوران، نیرو های هوائی اشغالگر امریکا ساحاتی از میدان هوائی کابل را از هوا به گلوله بستند که منجر به کشته و زخمی شدن غیرنظامیان شد، هرچند  تعداد غیرنظامیان کشته یا زخمی مشخص نشده است. به دنبال این کشتار بی پروای غیر نظامیان، جنایتکاران اشغالگر امریکا مثل همیشه در کمال خونسردی گفته اند که:"مأموریت امریکا عمیقاً از آسیب دیدن غیرنظامیان متأسف است. تحقیق در بارۀ این حمله و علت بد عمل کردن مهمات شروع شده" است. تحقیقی که نباید انتظار نتیجه اش را داشت.

۲) دادشانی پس از شکنجه از زندان شکنجه گران "امنیت ملی" آزاد شد:

طبق گزارش رسانه ها سه شنبه منابع دولت اخوان زده مزدور کابل تائید کردند، مردی که به گلبدین جلاد در مسجد جامع هرات کفش پرتاب کرد، از زندان شکنجه گران امنیت ملی آزاد شده است. پس از آن که اوباشان اخوانی گلبدین تبهکار او را در همان مسجد لت و کوب کردند، او در زندان امنیت ملی مورد شکنجه و آزار و اذیت قرار گرفته است. این علایم شکنجه از سر و صورت او معلوم است. پس از آن که واحد دادشانی به زندان امنیت ملی برده شد، ادعا شده بود که او در اقامتگاه والی هرات (باغ آزادی) مورد ضرب و شتم واقع شده است. جیلانی فرهاد یکی از پادوان و سخنگوی والی پوشالی هرات نیز "مهمانی بودن" دادشانی نزد امنیت ملی برای  "تکمیل تحقیقات" را تائید کرد. او افزود: "بعد از این که تحقیقات تکمیل شد(استنطاق صورت گرفت)، دادشانی از سوی "میزبان مهربانش" امنیت ملی رها شد."جیلانی فرهاد با تأکید بر "مستند بودن شکنجه" ، تلویحاً پذیرفته شده است که دادشانی توسط امنیت شکنجه گر ملی شکنجه شده است.  گزارشاتی در زمینه وجود دارد که تنها عمال و شکنجه گران و پادوان و کاسه لیسان دولت خیانت ملی آن را "مستند" نمی دانند. سر و صورت زخمی او نشان می دهد که او مورد صرب و شتم قرار گرفته است. اگر امنیت ملی او را شکنجه نکرده، باز این ادارۀ به اصطلاح مجری قانون در مورد اوباشان گلبدینی چه اقدامی کرده است. این مزدوران ادعا دارند که دولت استند و کار مجازات هم، وظیفۀ قاضی و محکمه است، نه کار اوباشان  و چاقو کشان دور و بر  گلبدین جلاد!
عبدالصمد دادشانی، برادر عبدالواحد دادشانی گفته که او پس از پرتاب کفش به سوی آقای حکمتیار در داخل مسجد ضرب و شتم شده، "صدماتی" دیده و به لحاظ روحی وضعیت رضایت بخشی ندارد. شخص دادشانی تا هنوز تحت فشار "امنیت ملی" در مورد انگیزه پرتاب کفش به سوی گلبدین قصاب چیزی نگفته، اما برادرش گفت که او این کار را "به خاطر مردم افغانستان" کرده است.
اگر انگیزۀ با بوت زدن به صورت گلبدین خون آشام و جاسوس کهنه کار امریکا و فعلاً رسماً تسلیم شده به امریکای جنایتکارُ همین بوده باشد، اقدامی بوده است کاملاً به جا و شجاعانه برای بیان تنفر عمومی و خشم مردم در برابر یک جلاد و خائن ملی، و سزاوار ستایش و تمجید است.

۳) اصلاحات در دادستانی کل دولت مستعمراتی عوامفریبی ای بیش نیست!

طبق گزارش رسانۀخبری بی بی سی، حمیدی لوی څارنوال مفسد و ستمبارۀ دولت از بنیان فاسد مستعمراتی کابل با وقاهت تمام مدعی شد که:" وظیفۀ اصلی من همین است که به شکایات رسیدگی کنم و بر اجراآت سایر څارنوالان در سراسر افغانستان نظارت داشته باشم."
طبق گزارش شفافیت بین‌المللی، افغانستان اشغالی در تحت سیطرۀ اسارتبار امپریالیست های اشغالگر و ستم مفسدان و مرتجعان بومی همکار اشغالگران، سومین کشور جهان از نظر فساد دولتی است.
در یک سال اخیر لوی څارنوالی بیدادگر دولت گندیدۀ مزدور مدعی شده است که برای آوردن اصلاحات، "بیش از ۱۲۰ دادستان و کارمند اداری را برکنار کرده است". در حالی که تهداب همه نهاد ها و ارگان های قضائی، اداری، قانون گزاری، اجرائی و نظامی ــ انتظامی رژیم سراپا فاسد و ستمگر ساخته و پرداختۀ اشغالگران امپریالیست از بنیاد کج و معوج است و بر پایۀ ظلم و ستم بنا شده است و گند فساد آن دماغ هر انسانی را می آزارد؛ یک چنین ادعائی مبنی بر آوردن اصلاحات در نهاد های گندیده و آشفتۀ این دولت ضد ملی و ضد مردمی، مصداق همان "عطر در خندق انداختن" است.
مرکز عدلی و قضایی مبارزه با فساد در رژیم مزدور کابل سال گذشته ایجاد شد. این مرکز در پاره ای از موارد تعدادی از دادستان ها  و کارمندان اداری دون پایه را به دلیل "فساد و غیابت" برکنار کرد. این حرکتی بود نمایشی و خاک به چشم مردم زدن. زیرا در همه ارگان های این دولت مزدور، به ویژه در نهاد های عدلی و قضائی این رژیم مفسد، مفسدین فی الارض در بالا ها نشسته اند و پس از باداران اشغالگر شان، همه کاره و اختیار دار اند. مشکل از بالائی ها نشأت کرده و به پائینی ها سرایت می کند و راه حل مشکل هم برطرف کردن چند مأمور مجبور و مفلوک نیست. آب از سرچشمه خت است. تمامی بالائی های ارکان ثلاثۀ رژیم ساخت اشغالگران، نورچشمی های آنان و شرکت های آنان همه قرارداد ها، پروژه ها و سکتور های سودزای تولیدی، تجارتی، معادن، انرژی، گمرک و پست های سودآور اداری ملکی و نظامی را در تصاحب و انحصار دارند و  همزمان با این غداری و ستم بر مردم کشور، در مقابل اشغالگران دم جنبانده و به آنان خدمت می کنند. حتی یک بار هم دیده یا شنیده نشده است که دستگاه های عدلی و قضائی آمیخته با فساد و رسوت خوار این رژیم پرسان کند که چرا؟ و یا محاکمه ای در مورد فساد های بزرگ مقام‌ های بلندپایه و شکم گُندۀ این رژیم جنایت پیشه مطرح شده باشد. فساد و گندیدگی بخشی از ذات این ادارۀ مخلوق متجاوزان است و ریشه های آن از فساد استعماری سیراب می شود و از آن جدا نیست. امپریالیسم اشغالگر و سرکوبگر در کشور ما همین را می خواهد.
مبارزه با فساد در نهاد های اداری و عدلی ــ قضائی چنین رژیمی ستمگر و مردم دشمن، سیر خلاف ذات و ذاتیت آن است و از درون و در فرآیند اصلاحات ناممکن است. آوردن اصلاحات اندک و برکناری کاتب و سرکاتبی در ارکان این دولت ذاتاً فاسد، علاج کار نیست. این ماشین کهنه ای است که قابل ترمیم نبوده و باید با ماشینی نو عوض شود.